وفور نعمت و گشایش رزق.
اما کاسب خوشحال نبود!
...................................
در انبار گردانی اخیر فهمیده بود که: دلش روی دستش مانده است!
__________________
بنام پيوند دهنده قلبهاي دو عاشق گفتم از عشق چه کنم گفتي بسوز گفتم اين سوختگي را چه کنم گفتي بساز............... خوش آمد ميگم به شما رهگزران اين کلبهي تاريکو تنهايي من اميدوارم ميزبان خوبي براي لحظاتتون باشم تا بازم بهم سري بزنيد>